• وبلاگ : افسون
  • يادداشت : غزل مثنوي
  • نظرات : 3 خصوصي ، 51 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     


    سلام مهربانتر از هميشه :
    فقط عرض ادب و احترام
    بـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــروزم عزيزم :

    با يه شعر عاشورايي
    و يه غزل تازه از خودم جزو کاراي جديدمه
    راستي اگه تونستي منو به دوستات و آشنا و لينکات معرفي کن
    ×××
    و اين روز اي آزادي و آزادگي رو اول تهنيت مي گم
    دليل هم دارم :
    چون واقعن کسي نمي ميره
    تازه امام حسين که با تمام آزادي و آزادگيش اوومد و اگه مي گيم تشنه بودند
    فکر مي کنم بد جا افتاده :
    من فکر مي کنم
    بايد توو اذهان عمومي جا کرد که امام حسين (ع) و يارانش تشنه آزادي و رسيدن به خدا بودند
    ما فقط پوسته ي قيام امام حسين (ع) رو چسبيدم
    و يه عالمه درد و دل
    راستي بعد اين نطق بروز مي کنم بلافاصله
    حتمن به افکارم سر بزن
    قربونت ...
    و يه عالمه فلسفه دارم که خلاصه نمي شه کرد .
    و الان تسليت مي گم که نتونستيم وفا دار باشيم
    وقتي مردمو مي بينم که فقط دهه هاي محرم عزادار امام حسينن حالم بد ميشه
    هميشه با خودم فکر مي کنم فلسفه هل من ناصر ينصرني و کل يوم عاشورا و کل ارض کربلا يادمون رفته
    فقط داريم ... مي کنيم